رومانتیسم و جوان امروز
مسئله آیا رومانتیسم توانسته عشق را به جوان امروزی هدیه کند ؟
از دیرباز مفهوم عشق و دلباختگی جز جدایی ناپذیر زندگی بشر بوده است .وجود داستان های عاشقانه ای چون شیرین و فرهاد ،لیلی و مجنون ،رومئو و ژولیت در آثار نویسندگان نشان از وجود جذابیت مفهوم عشق دارد .
این قالب کهنه که عاشق دلباخته ی معشوق شده و همه ی خود را ذوب در وجود او میکند، به همراه اش مفاهیم ایثار ،جانفشانی ،قربانی شدن و …. میآید که با رومانتیسم امروز در تضاد است .
مکتب رومانتیسم در قرن نوزدهم پا به عرصه ی وجود گذاشت و تا به امروز عشقی آتشین را به نمایش گذاشته است .در آثار نویسندگان ،سبک فیلم هایی که عاشقانه هستند ،نمایشنامه ها ،… همه عشقی را به نمایش میگذارند که سراسر شیفتگی است،پر از هیجان و تب و تاب ،عاشق کاملا از خود بیخود شده و بیقرار معشوق است تا به وصال او برسد آن هم به هر طریقی ؟!عشقی که سراسر پاکی و قداست بود حال با این نمایش از واژهی ناب و بی آلایش عشق اینگونه نمایان شده و جوان امروز را به کام خود فرو برده !!
جوان امروز هم در پی این سراب ،تمام عمر خود را میگذارد که این طعم لذت بخش اما کوتاه را بچشد اما افسوس که در آخر از این گوهر نایاب واژه ای سطحی و میلی زودگذر دست او رانمیگیرد .
جوان امروز ما ،برای عاشقانه زندگی کردن همه راهی را امتحان کرده به قول معروف عشق در یک نگاه نیز او را به آرامشی که در پی اش بوده نرسانده
در کتاب آگاهانه دوست داشتن آقای آلن دوباتن زیبا به مقایسه ی عشق حقیقی و رومانتیسم می پردازد .نویسنده ی کتاب با بررسی رومانتیسم اینگونه به جریان نگاه میکند که عشق جدای از حس لذت بخش و شوریدگی که به همراه دارد میتواند کاملا عاقلانه باشد .
بله عشق و عقل میتواند در کنار هم آن عشقی اسطوره ای را به همراه بیارد و زوجین با چشیدن از این معجون لذت بخش زندگی آرامی را تجربه کنند
هنر عشق ورزیدن دیگر مفهومی است که نویسنده ی کتاب به آن اشاره میکند، یعنی هر کسی با مواجهه با عشق باید بتواند این عشق را با مهارت اش حفظ کند اینگونه که رومانتیسم به بیان عشق میپردازد وصال شورانگیز پایانی تلخ به همراه دارد اما اگر این وصال همراه با چاشنی عقل و تدبیر باشد لذتی دوچندان به همراه می آورد .